اشعار ولادت حضرت عبدالعظیم (ع)
غلامرضا سازگار
مدح
آفتاب فاطمه! چشم و چراغ اهل بیت
منشأ فضل و کرامت! صاحب لطف عمیم
هم شریف ابن شریف ابن شریف ابن شریف
هم کریم ابن کریم ابن کریم ابن کریم
قبله ی دل! کعبه ی اهل ولایی! نی عجب
گر زند بیت الحرامت بوسه بر خاک حریم
در پی احیای دل کار مسیحا می کند
بامدادی گر وزد از تربت پاکت نسیم
زائر قبر تو یعنی زائر قبر حسین
خادم کوی تو یعنی خادم حجر و حطیم
شهر ری تا متّکی بر آستان قدس توست
تا قیامت نیستش از فتنه ی بیگانه بیم
نی عجب! گر سائل درگاهت از احسان کند
دامن طفل یتیمی را پر از درّ یتیم
چارمین نجل کریم اهل بیتی! می توان
هشت جنّت را ببخشایی به شیطان رجیم
لاله ی سرخ آورد از شعله ی سبزش برون
باد اگر خاک حریمت را برد سوی جحیم
طلعت نورانیت مرآت الله الصّمد
طاق ابروی تو بسم الله رحمان الرّحیم
مظهر توحیدی و در بیت دل داری مقام
آفتاب عرشی و در شهر ری گشتی مقیم
شاه راه زائرت انّا هدیناه السّبیل
چل چراغ تربتت شمع صراط المستقیم
کشور ایران سپهری کش تو عیسای مسیح
شهر ری چون طور سینا و تو موسای کلیم
بر مشام جان دهد در هر نفس عطر حسین
هر کجا آرد نسیم از تربت پاکت شمیم
این که من امروز می گردم به دور تربتت
مرغ جانم زائر کوی تو بوده از قدیم
دست من گر کوته است از مرقد پاک حسین
یافتم از تربتت این جا همان فوز عظیم
هر که در این سرزمین بر خاک تو صورت نهد
در ثواب زائران کربلا گردد سهیم
********************
محمدجواد غفورزاده «شفق»
مدح
از بوستان فاطمه، عطر و شمیم داشت
با دوستان فاطمه، لطف عمیم داشت
خواندند اهل معرفت او را "نگین ری"
با آن که نام و شهرت "عبدالعظیم" داشت
از شهر بند رنج و غم، آزاد می شود
هر کس که پاس بندگی آن حریم داشت
این گلشن "حسن"، این عاشق "حسین"
با مهر و عشق و عاطفه عهدی قدیم داشت
گل واژه حدیث از آن لعل جان فزا
عطر بهار وحی و صفای نسیم داشت
از محضر سه حجت معصوم فیض برد
یعنی که ره به چشمه فوز عظیم داشت
مثل کبوتران حرم خانه "رضا"
روحی در آستان ولایت مقیم داشت
شاگرد پاک باخته مکتب "جواد"
دستی پر از کرامت و طبعی کریم داشت
از پرتو هدایت "هادی" اهل بیت
راهی به آستان خدای رحیم داشت
ایمان خویش را به امامش ارایه کرد
با آن که جان روشن و قلب سلیم داشت
با خاندان وحی پل ارتباط بود
با اهل بیت رابطهٔ مستقیم داشت
طور تجلی سه امام همام را
چون درک کرده بود، مقام کلیم داشت
شب تا به صبح شعر "شفق" را مرور کرد
مرغ سحر که زمزمه "یا کریم" داشت
*************************
حبیب چایچیان «حسان»
مدح
به دیوار و در این بیت توحید
فروغ عترت و قرآن توان دید
بود این بارگاه روح پرور
حریم یک تن از آل پیمبر
در این جا قبر مولایی کریم است
مزار حضرت عبدالعظیم است
به اولاد حسن، او فخر و زین است
که زوارش "کمن زار الحسین" است
چو این جا شد چراغ عشق روشن
به دل ها این حرم شد پرتو افکن
بود این درگه از ابواب رحمت
در باغی ست از گل زار جنت
که اشک عاشقان، شد جویبارش
نمی گردد خزان، هرگز بهارش
تو ای زائر به تعظیم شعائر
ببوس این درگه پر نور و طاهر
بیا این جا به اشک خود وضو کن
بیا جان خود این جا شستشو کن
بپا خیز و بخوان اذن دخولش
اجازت از خداگیر و رسولش
به اذن حیدر و زهرای اطهر
به اذن یازده معصوم دیگر
قدم چون می نهی داخل از این در
بگو بسم الله و الله اکبر
زند چون حلقه بر این در گدایی
به گوش جان او آید ندایی
که ای سائل دعایت مستجاب است
محب آل عصمت کامیاب است
بخواه از رحمت حق آن چه خواهی
که بی حد است الطاف الهی
"حسان" این جا مطاف مومنین است
درِ گل زار جنت در زمین است
********************
محسن خیاطان«خاتم»
مدح
آن کس که راه پوی حریم کریم شد
از جان غلام حضرت عبدالعظیم شد
دارای حرمت است به چشم جهانیان
آن کس که زائر حرم این کریم شد
باید سلام و عرض ادب کرد با خلوص
بر حضرتش که وارث خلق عظیم شد
وارد هر آن که گشت در این بارگاه قدس
محو صفای این حرم و این حریم شد
بی بهره نیست از کرم ذات کبریا
آن عاشقی که بر سر کویش مقیم شد
بس مرده دل که زنده ز الطاف کردگار
زین بارگاه اطهر و رضوان شمیم شد
دارد به پیش پای دل خود چراغ راه
آن کس که رهسپار ره مستقیم شد
خوی حسین و وجه حسن داشت، زین سبب
مشهور خاص و عام به عبدالعظیم شد
طبعش روان ز چشمه فیاض مهر اوست
"خاتم" اگر که صاحب طبع سلیم شد
**********************
امیر حسین محمودپور
مدح
این یا کریم مثل همه یا کریم ها
در فکر بام توست به رسم قدیم ها
"من زار" خاک ری چو "حسین بکربلا"
زائر شود هر آن که بر عبدالعظیم ها
باید نشست رو به ضریحت سلام داد
تا این که جلوه گر شود این جا کلیم ها
اصلاً بعید نیست که آقایمان کنند
وقتی طرف حساب شود با کریم ها
این شهر بی وجود شما ارزشی نداشت
با این حساب لطف شما از قدیم ها
این شهر با وجود شما قبله می شود
هر گوشه ی ضریح شما چون حطیم ها
روزی سه بار می دهمت السلام و بعد
عاشق شدن به سبک همه یا کریم ها
*********************
علی انسانی
مدح
کسی که راه به باغ تو چون نسیم گرفته
صراط را ز همین راه مستقیم گرفته
تو از عشیرۀ عشقی تو از قبیلۀ قبله
که عطر مرقدت جنة النّعیم گرفته
گدای کوی تو امروزه نیستم من و دانی
سرم به خاک درت اُنس از قدیم گرفته
همیشه سفرۀ دل باز کرده ام به حضورت
که فیض باز شدن، غنچه از نسیم گرفته
برین بهشت مجسّم قسم که زائر قبرت
به کف برات نجات خود از جحیم گرفته
همیشه عبد، حقیر است در برابر معبود
به جز تو کی سِمت عبد با عظیم گرفته؟
مَلک غبار زِ قبر تو تا نرُفته نرفته
در این مُقام ، فلک خویش را مقیم گرفته
چگونه چشم کرم زین حرم نداشته باشم
که هر کبوتر تو ذکر یا کریم گرفته
کسی که زائر تو شد، حسین را شده زائر
که رنگ و بو حرمِ تو از آن حریم گرفته
********************
مهدی صفی یاری
مدح
هی تاکسی ، سلام ...ببخشید مستقیم؟
سمت بهار، کوچه گل ، منزل نسیم
اصلا چقدر می شود آقا حساب کن
دربست تا جلوی در شابدالعظیم
از انتظار خسته شدم دیر می شود
دارد دوباره حال دلم می شود وخیم
می دانی از کی آمده ام ایستاده ام؟
قبل از اذان صبح ، حدود چهار و نیم
مثل همیشه ساعتمان خواب رفته بود
مثل همیشه ...باز همان جفت یا کریم
دارد دوباره رفتن من دیر می شود
دارد دوباره ...باز همان قصه قدیم
دارد کسی برای دلم بوق می زند
هی تاکسی ...سلام ببخشید مستقیم؟
موضوعات مرتبط: حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) - مدح
برچسبها: اشعار ولادت حضرت عبدالعظیم (ع)